دینا محمدی: انوش معظمی ، بازیگر و نویسنده عرصه تئاتر ، سینما و تلویزیون است ؛ کـه بازی در فیلم هایی چون " مسافر ری "، " کلاشینکف "، "رستاخیز" ، " سمور " ، " تک تیرانداز ، و " پرچم های قلعه کاوه " در کارنامه هنری خود ثبت نموده است همچنین " معصومیت از دست رفته "،" چهل سرباز "،" روزهای به یاد ماندنی" ، " مختار نامه" ، " آسمان من" ، " جلال الدین" ، " دنـدون طـلا" ، و " روزی بود روزی نبود" ،تعدادی از مجموعه های تلویزیونی هستند که انوش معظمی ، با بازی در آنها توانسته نقش آفرینی درسبک ها و گونه های متفاوت را تجربه کند. او که علاوه بر بازی در سینما و تلویزیون در نمایش هایی چون"رستـم و سهراب" ، " مرغ باران" ،" آواز شنزار"، " پهلوان"، "حوالی تئاتر شهر" ، " یک زن یک مرد"، "غریبه شام" و " ماه معصوم" در روی صحنه به ایفای نقش پرداخته، معتقد است: بی تفاوتی مسئولینِ مملکتی و متولُیانِ تئاتر، دردِ مضاعفی بر زخمِ کهنه و جانکاهِ پیکرِ نحیف و رنجدیده این هنرِ ارزشی و گرانقدر گردیده است به طوری که این مقوله سکوتِ غم انگیزی بر سالن های گرد و خاک گرفته تئاتر در این مرزو بوم را به دنبال دارد.
انوش معظمی ، در گفت وگویی متفاوت با با دیباچه، در خصوصِ احوالاتِ امروزِ تئاتر مسائلی را گفت که تلاش کردیم تا نگارش این گفت و گو نیز نزدیک به نوع گفتار این بازیگر باشد که در ادامه میخوانید :
انوش معظمی : متأسفانه آنچه که دراین روزها شاهدِ آن هستیم ،رخوت و سکوتِ غم انگیزی است که بر سالن های گرد و خاک گرفته تئاتردر جای جایِ مملکت حکفرماست ؛ و بـه موازات این رکودِ تألّم برانگیز، بی برنامگی ، انفعال ، و بیتفاوتیِ مسئولین مملکتی و متولیانِ تئاتر، دردِ مضاعفی گردیده بر زخمِ کهنه و جانکاهِ پیکرِ نحیف و رنجدیده این هنرِ ارزشی و گرانقدر ؛
بازیگر نمایش "یک زن یک مرد" به نویسندگی و کارگردانی آزیتا حاجیان، با نابسامان خواندنِ احوالِ این روزهای هنرمندانِ تئاتر گفت : اگر از احوالِ این روزهای اهالی تئاترهم بخواهید؛ در چند جمله کوتاه به شما میگویم که یکان یکانِ آنها در این موسمِ بلاخیز و ناخوشی با وجود تمامی ناملایمات و بی مهری هایی که در حقشان روا داشته شده ؛ رخسارِ زرد به سیلی سُرخ نگه داشته اند و قامتِ لرزان، به جوهر و غیرت ، ایستا ! امّا دلشکسته و دردمند از بی عدالتی ها و تبعیض هایی که آشکار و پنهان ، در حقّشان روا داشته شده ؛ همچنان به آینده روشن و رونقِ دیگرباره تئاتر ، دلبسته اند و امیدوارند.
بازیگر مجموعه " همه فرزندان من" در پاسخ به این پرسش که چه ملاک هایی نیاز است تا تئاتر با بازشدنِ دوباره سالن ها بتواند جانی تازه گرفته و رختِ عافیت بر تن کند ، گفت : به تصوُرِ بنده همینقـدرکه واکسیناسیون شهروندان در سطحِ کشور،سرعت گرفته و به طورِ کامل انجام پذیرد؛و همه گیری کنترل شده و شاهدِ روند نزولی ابتلاء و مرگ و میر ناشی از کرونا باشیم ، شرطِ لازم و کافی برای جان گرفتن ورونقِ دیگر بارِ تمامی فعالیت ها ومشاغلی است که به واسطه و متأثر از جریانِ پیشگیری و اِعمال محدویت ها تعطیل و یا نیمه تعطیل بوده اند. طبیعتاً تئاتر هم مستثنای از این روند نیست و در جرگه مشاغلی است که رونقِ دیگر باره آن ،رابطه مستقیم دارد با واکسیناسیون و مصونیتِ کاملِ شهروندان در برابرِ کرونا.
نویسنده نمایشهای" غُـبـار" و " شمشیر و باد و شلّاق"، در پاسخ با این سؤال که چه مدّت زمان نیاز است تا تئاتر و سالن های نمایش بتوانند به شرایطِ آرمانی پیش از کرونا بازگردند ، گفت : البتّه بـنده با اطمینان عرض میکنم ؛ که در طولِ چهار دهه گذشته ، تئاتر ، هرگز شرایط آرمانی به معنای واقعی کلمه را تجربه نکرده است و این موضوع همواره یکی از حسرت های اهالی این هنرِ مظلوم و مهجور است.اما به زعمِ بنده اگر، همراه با پشت سر نهادن بیماری کرونا ،مسئولین و متولیانِ هنرهای نمایشی ، دستی به همت بجنبانند و از بُعدِ اقتصادی، قدری دستگیر و یاری گرِ اهـالی تئاتر و گروه های نمایشی بـاشند ،روندِ بازگشتِ تئاتر به شرایطِ پیش از همه گیـری ، سـرعتی مضاعف به خود گرفته و حداکثـر طیِّ مدتِ شش ماه این مهم قابل حصول خواهد بود.
بازیگر نمایش "غریبه شام" و "ماه معصوم" به کارگردانی کوروش زارعی، پیرامون اینکه چه سبک نمایش هایی در این بُـرهه از زمان میتوانند به پُـر شدن سالن های نمایش کمک نمایند، بیان کرد : به عقیده بنده ، گونه های نمایشی طنـز و کمدی در قـالب های متنوعِ خود، از دیرباز تا هم اکنون، همواره باعث و مایه رونقِ سالن های تئاتر بوده اند و موجبات انبساطِ خـاطرِ مخاطبینِ هنر نمایش را فراهم آورده اند. از سوی دیگر ، تجربه سال های طولانی فعّالیت بنده در حـوزه نمایش های صحنه ای ، یادآور این واقعیت است که تمامی گونه ها و زیرشاخه های آنها در تئاتر،در صورتی که واجدِ کیفیّتِ مطلوب درتهیّه و اجرا ،و الـقای مفاهیمِ انسانیِ مورد نظرِ خود بـاشند، پتانسیل وجذّابیتِ کافی را برای کشاندن و پابند نمودنِ تماشاگران در سالنهای نمایش را دارا هستند . گونه های نمایشی همچون تئاتر کلاسیک، مدرن، فانتزی و تخیلی، انـواع تراژدی ها اعـم از حماسی و اجتماعی، و صد البتّه گونه نمایشی کودک و نوجوان،که درای تنوعی بسیار است، هر کدام به تنهایی،دوستداران و علاقمندانپُرشماری دارند؛ که حضورشان متضمِّنِ حیات و بقای هنر تئاتر و نمایشهای صحنه ای است.
بازیگر نـمایش " سـربـاز" ، در ارتبـاط بـا کـم فروغ شدنِ تئاترهای تلویزیونی در این سالها گفت : کالبدشکافی و آسیب شناسی در موردِ علل و عواملِ عـدمِ تولید تئاترهای تلویزیونی در سالیان اخیر، بـه ساعت های متمادی مباحثِ کــارشناسی و فنُّی در ایــن حوزه ، آن هم بـا حضورِ کارشناسانِ حرفـه ای ومتخصّص در این زمینه نیازمند است ؛ بـا این وجود بنده به سهم خود و دانشِ اندکم در این حوزه ، بــه برخی از این علل و عوامل، به اجمال و تیتروار اشاره میکنم.
ابتدایی ترین و اصلی تـرین گـزاره ، جهتِ رسیدن بـه ایــن هــدف ، اراده و خواستِ مدیـرانِ شبکه هـای تلویزیونی است ؛ که به نظر میرسد در سالهـای اخیر تهیّه و تولیدِ ایـن قبیل محصولاتِ تلویزیونی،برای مدیران فـاقدِ جذابیّت و صرفه اقتصادی بوده و ایشان تمایلی برای سرمایه گذاری در این بخش رانداشته اند.
همچنین تنزّلِ سلیقه مخاطبینِ تلویزیون در این سالها، که به واسطه تهیه و تولیدِ آثارِ ضعیف ودرجه چندم نمایشی ، حاصل گـردیده ، باعث شده تا مخابین غالباً جذب آثار سخیف و بی مایه نمایشی شوند و برای تولید آثارِ تئاتری ژرف اندیشانه و عمیق ، مطالبه ای نداشته باشند.
این بازیگر ادامه داد : برخوردِ سلیقه ای و غیرِ تخصّصی بسیاری از مدیرانِ تلویزیونی با متونِ تئاتری و ممیزی و سانسورِ خارج از قاعده و قانون، و دافعه و فاصله گذاری این دسته مدیران نسبت بـه اهالی هنرِ تئاتر اعمِّ از نویسندگان و کـارگردان ها و تهیِّه کنندگان، باعثِ رنجشِ این طایفه از هنرمندان گـردیده ؛ بـه طوری کـه بسیاری از نیروهای متخصّص درحوزه تئاتر نیز،چندان رغبتی به نزدیکی با مدیوم تلویزیون ازخود نشان نمیدهند.
به طورِ قطع، در ذیلِ عواملِ برشمرده که خدمت شما گفتم ،بیراه نیست که اشاره ای داشته باشم به برآوردهای غالباً فاجعه بار و مضحکی که از سوی مدیرانِ مالی تلویزیون در ایـن سالهـا برای تولیداتِ تئاتری انجـام گرفته است ؛ که در برخی موارد حتّی از 10 درصد بـرآورد واقعی آنها نیز کمتر بوده است. پُـرواضح است که نتیجه چنین رویکردِ غیر منطقی و غیر منصفانه در حوزه تولید تئاتر تلویزیونی، بـه کمرنگ شدن و نابودیِ رفته رفته آن خواهد انجامید ؛ و بدین مصداق چه زیبا فرموده شاعر :
که جو کِشته گندم نخواهی دِرود ... چه نیکو زده ست این مَّثَّل برهمن !
بازیگر نمایش " شعله در زمهریـر" ، در رابطه با علائقِ بازیگری خود در زمینه نـوع نقش ها گفت: حضور در آثارِ حماسی و تاریخی ، همواره موردِ علاقه ام بوده و هست ؛ و اگـر دست تقدیر یـاری کنـد و خداوند اراده ، دوست دارم در آینده نقشِ شخصیّت هایی مانند رستم و پوریای ولی را ایـفـا کنم . در زمینه کـارهای مذهبی و اعتقادی ، فـارغ از منفی و یـا مثبت بـودنِ شخصیت ، کیفیّتِ نقش و نـوعِ پرداختی کـه در فیلمنـامه نسبت بـه شخصیّت ، انجام پـذیرفته ، مهمترین شرطم بـرای پذیرش نقش است.
بازیگر سریال " مختارنامه"، بـــه عنوان سخن پــایــانـی زبان به گِـلِـه گشود و بـیـان نمود : چند ماهِ پیش به همراه گروهی حدوداً یکصد نفره درگیر تولیدِ یک مجموعه تلویزیونی به نامِ" حکمِ رشد" به نویسندگی و کارگردانی سعید نعمت اله بودیم. این مجموعه برای شبکه سوّم سیما تولید میشد و مـا با احتسابِ روزهای پیش تولید و تمرینها و انجام امورِ لباس و گریم ،و بیست جلسه تصویربرداری، درحدود سه ماه ، مشغول فعالیَّت در آن پروژه به واقع با کیفیّت و فاخر بودیم. امّا به یکباره و به دلایلی نـامعلوم ، این پروژه از سوی مدیران فیلم و سریال شبکه سوّم سیما ملغی اعلام گردید و تمامی عـوامل ساخت آن از جـمله بـنده را بـدون هیچ توضیح و دستمزدی بـه حـال خویش وانهادند و رندانه فراموشی و نسیان پیشه نمودند.
بنده معتقدم این حرکتِ غیرفرهنگی و سخیف ، مصداقِ عینی و بارز ظلم و بی عدالتی در حقِ یک گروهِ بزرگ از هنرمندان بـود و بـه جرأت میتوانم بگویم در طول سالهـای متمادی فـعـالیتم در حوزه سینما و تلویزیون ، نظیری برای آن سُراغ ندارم؛ گویا عدالت و امانت و حقّ الناّس، از قاموس رفتاری و کاریِ برخی از مدیرانِ تلویزیونی ، به کلّی پر کشیده و رنگ باخته ...
در آخر عرایضم را به این شاه بیت ختم میکنم که :
تو کز محنتِ دیگران بیغمی ...
نشاید که نامت نهند آدمی.